محرم96
براي بار اول تو مراسم تاسوعا وعاشوراي محرم سال 96 شركت كردم...واي چقدر ذوق وشوق داشتم...
من كه هرروز تا لنگه ظهر ميخوابيدم صبح تاسوعا ساعت 7 صبح بيدارم شدم ورفتم بالاي سربابا جون
وهي صداش ميكردم وميگفتم بيدارشو بريم زنجير بزنيم...واقعا چه شور وحالي داشت....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی