خاطرات سال 1396
بازم يه عيد ديگه وخاطرات تلخ وشيرين اون . (چهارمين عيد من)
1-از دست دادن پدرجون (باباي ماماني) خيلي خيلي دوسش داشتم. هر چقدر بابا جون خواست كه پدر جونمو
با يه چيزايي عوض كنم اينكارو نكردم ،چو ن عاشقش بودم.(تاريخ فوت:1396/01/06-شب يكشنبه-ساعت20:38)
2-به همراه بابا ومامان واسه راي دادن رياست جمهوري وشوراي اسلامي رفتيم مسجد.همه برگه هاي راي
بابا ومامانو من گذاشتم تو صندوق.تو رقابت بين رئيسي وروحاني - آقاي روحاني دوباره رئيس جمهور شد.
(تاريخ انتخابات:1396/02/29-جمعه)
3-به دنيا اومدن محمدحسام عمه جون...تولدت مبارك(96/03/27-شنبه)
4-بالاخره تونستم به خودم جرات بدم برم آرايشگاه واسه اصلاح موي سرم..البته با وعده خريد اسباب بازي ورفتن
به شهربازي...تازه فهميدم من خيلي سخت ميگرفتم...واسه بار اولم بودش كه رفتم آرايشگاه وگريه نكردم.
ديگه نظرم نسبت به آرايشگرها عوض شد. (96/04/13- سه شنبه-ساعت20)
5-رفتن من به باشگاه ژيمناستيك... به در خواست باباجون امروز اولين روزي بود كه رفتم به باشگاه وتو اولين جلسه
تمرينات ،حركات خوبي ياد گرفتم.(96/04/17-شنبه-ساعت11/30)
6-واسه بار اولمه كه با باباجون رفتم استخر شنا...اونم به دعوت باشگاه ژيمناستيك خودمون...جاي همه برو بچ هم
سن وسالم واقعا خالي...(96/05/03-سه شنبه-ساعت21/15)
7-به دنيا اومدن مهنيا دائي جون...تولدت مبارك(96/05/03-سه شنبه-ساعت21/15)
8-رفتن به جنگل(توسكا چشمه)گلوگاه...من وباباجون ودايي ياسرودخترش نازنين ودايي محمد...(96/05/06-جمعه)
9-رفتن به مشهدمقدس براي اولين بار...(96/07/13-پنج شنبه-ساعت8صبح حركت)
10-امشب اولين سالگرد(مهدي جون ومهلاجون)هستش...يادشان زنده باد...(96/09/16-پنج شنبه)
11-امشب شب يلدا مصادف هستش با تولد 4سالگي من...باباجونم تو اين شب بياد ماندني يه (تبلت+خط همراه اول)
به من هديه داد...دستشم درد نكنه...باباجونم ميبوسمت...(96/09/30-پنج شنبه)
12-كسب اولين مقام ودريافت لوح ارتقاء سطح در رشته ژيمناستيك (96/10/12-سه شنبه)