ابوالفضل جونابوالفضل جون، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

صفحه خاطرات ابوالفضل تبرايي

مهلاجون ومهدی جون

دوستای گلم.امروز یکی از تلخ ترین نوشته من تو وبلاگم به یادگار میمونه !مرور پنجمین روزیه که دو تا از بهترین دوستای گلم پیش من نیستن.(مهلا جون:13 روز قبل از تولد من بدنیا اومد یعنی 17آذر1392 ودرست زمانی جشن تولد4سالگیشو برگزار کرد که یک هفته بعد از تولد 4سالگیش واسه همیشه ما رو تنها گذاشت ورفت پیش خدا_مهدی جون :تازه 3ماه از رفتنش به مدرسه با اون شیطنتای خاصش نگذشته بود وهنوز خیلی از نقاشیای بچگونش نیمه تموم موند و واسه همیشه رفت پیش خدا تا خدای خوب نقاشیاشو تموم کنه ورنگشون گونه)                          خاله جون سمیه وعمو رضا خیلی خیلی ب...
29 آذر 1395

برف پاییزی

بازم اومدم با یه روز برفی                                                                                                       ...
21 آذر 1395

خاطره1

كاري كردم كارستون... من خودم ياد نگرفتما...مامان جونم بهم ياد داد منم زودي ياد گرفتم...بابا جونم هر وقت بعد ازظهرا از سر كار مياد خونه ازم ميپرسه...ابوالفضل جونم/ناناس بابا/خوشتل بابا/... گربه چي ميشه؟منم ميگم( كت ) وهمينطوري ميپرسه( هاپو - پنجره - ماشين - در - صبح بخير - سلام ) منم به انگليسي جواب باباجونو ميدم...فقط يه چيزي رو نميتونم خوب ياد بگيرم...بلدماولي فراموش ميكنم...اونم هميشه به باقلا ميگم ( قورباغه )...واسه چي ميخندي /خوب فراموش ميكنم ديگه... مامان جونم بهم قول داده كه 4 ساله شدم برم كلاس زبان...آخ جونم خيلي دوست دارم... حالا يه خاطره خوشتل بگم براتون: ديشب ( چهارشنبه95/05/20 )من وباباجون ومامان جون رفتيم خون...
21 مرداد 1395

من وموتور بت من

به باباي من ميگن بهترين باباي دنيا...سرش بره،قولش نميره...امشب به من گفت فردا واست موتور شارژي ميخرم...فرداش من خواب بودم..باباجونم ازسركار با موتورشارژي اومد خونه.چشم بازكردم ديدم بالاي سرم يه موتور هستش...   موتورشارژي من مدل (بت من-5544)هستش...دنده عقب وجلو داره-موزيكال هم هستش...هدست خروجي موبايلم داره...دنيايي از چراغهاي رنگاوارنگ هم داره... يه دعا ميخوام ميكنم:خداجونم هر كي دوست داره از اين موتورداشته باشه،به باباش پول بده تا واسه كوچولوهاي نازنينشون از اين موتورا بخره...(آمين) ...
11 مرداد 1395

كارت اهداء عضو

امروز روز21 ماه رمضان هستش دوستاي گلم...روز شهادت امام علي (ع)... ومنم به خاطر اين روز عزيز از خودم يه خاطره خوب بجا گذاشتم ،تا هميشه تو زندگيم از امام علي (ع) الگو بگيرم.           /// امروز اولين روزي هستش كه من كارت اهداء عضو دريافت كردم /// هر كي هم دوست داره كه از اين كارت داشته باشه... توقسمت نظرات به من اطلاع بده.         ...
7 تير 1395

من وبستگان

امير محمد-8ساله و عرشيا-1/5ساله(پسراي خوشگل عمو رضا) دوقلوها-طاها وتبسم-8ساله(پسر ودخترخوشگل عمو حميد) آيدا جون 3ساله(دختر عمه جون آرزو) عسل جون 6ماهه (دختر عموجون علي) ...
28 خرداد 1395

عكسدوني 1

بازم سلام به دوستاي گلم...امروز هشتمين روز از ماه مبارك رمضان 1395هستش...                                /// روزه هاتون قبول باشه/// از اون يه عالمه عكسائي كه دارم چند تا شو گلچين كردم وبه انتخاب خودم با زحمت با با جونم گذاشتم تو وبلاگ...اميدوارم خوشتون بياد... ...
25 خرداد 1395

من وپسرخاله

اين عكس من و پسرخاله ام شنتيا هستش.توبچه هاي دور و ور خودم خيلي خيلي خيلي با هاش دوستم بابا جونم ميگه تا قبل اينكه شنتيا بره مدرسه به استخوان ميگفت (اسكنود) خيلي خيلي باحاله... اينجا حياط مادرجون (مامان بزرگ)من تو بهشهرهستش...اگه بدونين الان تو باغچه حياطشون چي داره دلتون حسابي آب ميشه...آره الان مشغول خوردن (ازگيل)هستم ...جاتون خالي...عاشقشم...دلتون آب... اينم بگم كه روزپنج شنبه19/02/95واسه باراول رفتم حرم حضرت معصومه (ع) ..زيارتم قبول... من كه پول نداشتم واستون سوغاتي بيارم ولي مامان جون وباباجونم يه عالمه واسه من خريد كردن... بيچاره امير محمد جون (پسر عمو جون رضا) واسش يه تي شرت خ...
22 ارديبهشت 1395