ابوالفضل جونابوالفضل جون، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

صفحه خاطرات ابوالفضل تبرايي

اولین روزمدرسه1398

1398/6/30 19:51
نویسنده : ابوالفضل جون
273 بازدید
اشتراک گذاری

بارالها ! به سوی تو آمده ام تا دریابی ام، در این بی سر و سامانْ بازار دنیا. به سوی تو آمده ام تا از تو مدد جویم؛ یاری طلبم و بخواهم که مرا به خود وانگذاری؛ که من پوچم بی تو....

اکنون که در آستانه شروع ماه مهر هستیم و سال علم آموزی جدیدی پیش روست، از تو می خواهم مرا یاری کنی تا در مسیری گام بردارم که مروّج علم و آیین تو باشم....

یاری ام کن تا همواره در آموختن، حریص باشم و در ترویج آموخته هایم، سخی
یاری ام ده تا بیاموزم آنچه را تو می پسندی و دوری جویم از آنچه ناپسند توست....

کمکم کن قلم که در دست می گیرم، به یاد تو باشم و آنچه می نگارم، مورد رضای تو باشد. بر صفحه تاریک دلم با قلم الهی ات نقشی بزن که تا زنده ام، به اینکه موجودی مفید فایده در هستی بی پایانت بوده ام، به خود ببالم....

در این ماه مهر، از مهر بی کران خویش باز هم به من ببخش و این آغازِ دوباره را برایم آغازی مبارک رقم بزن...

به لطف و کرمت، یا ارحم الراحمین!

پسندها (4)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

عمه فروغعمه فروغ
31 شهریور 98 12:16
موفق باشی گل پسر خوشحال میشم ما رو دنبال کنید 🌹
❤️Maman juni❤️Maman juni
4 مهر 98 6:24
خداحفظش کنه گلم